ORIGINAL_ARTICLE
ظهورمنظرین زیرساخت آبی در شهرهای مراکش
زیرساختهای آبی کشور مراکش همانند بسیاری دیگر از کشورهای منطقه بهویژه نواحی مسلماننشین شمال آفریقا و خاورمیانه، شبکههایی پیچیده و پیوندخورده با وجوه مختلف زندگی مردم را به نمایش میگذارد. امروزه هنوز شبکههای آبی در منظر شهرهای مراکش نقش پررنگی ایفا میکند و چشمههای آب با فرم و دستورالعملی یکسان در نقاط مختلف شهرهای شفشان، تطوان، طنجه، فاس و مکناس نظر هر بینندهای را به خود جلب میکند. کشف نحوه و چرایی بروز ویژه زیرساخت آبی در شهرهای مراکش سؤالی است که این پژوهش با تکیه بر مطالعات میدانی و توصیف و تحلیل مشاهدات میدانی در کنار بهرهگیری از مطالعات کتابخانهای، تلاش میکند پاسخی برای آن بیابد. بازدید از شهرهای مراکش و تأمل در ارتباط چشمههای آب با ساختار شهر و توپوگرافی آن نشان میدهد که چشمههای آب (محل مظهر آب) بهعنوان آخرین حلقه از زیرساخت آبی در شهرهای مراکش تنها نقش عملکردی و تأمین آب شهر را بر عهده ندارد. تحلیل یافتههای مشاهدات و قیاس آنها باهم نشان داد که این مؤلفههای شبکه آبی منطبق بر توپوگرافی بستر شهر نقطه ثقل شکلگیری تأسیسات عمومی شهر، مراکز شهر و محلات و در لایه بعد در شکلگیری و سازماندهی بافتهای مسکونی به شمار میرود. این مؤلفهها در کاربریهای مهم شهری هـمچون مساجد، زاویهها، حمامها و ... در مراکز مهم شهر، مراکز محلات، ورودی بازار، ورودیهای شهر و گشودگیهای درون بازار حضور گستردهای دارند. نتایج تحقیق همچنین نشان میدهد که علاوه بر نقشهای تعیینکننده کالبدی در سازمان فضایی شهر، چشمههای آب با دستورالعمل زیباشناسی ویژه و فرم محرابگون در پیوند با ذهنیت و آیینهای آشنای مردم مراکش نقشی هویتی و فرهنگی را در شهرهای مراکش بازی میکند. مقایسه و سنجش نتایج مشاهدات میدانی در مدینه شهرهای مراکش و مشاهدات میدانی از بقایای شهر رومن وولیبیلیس در کشور مراکش بهعنوان الگوی شهرسازی در این کشور، نحوه حضور چشمهها، در سطح شهرهای مراکش که برگرفته از آیینهای بومی و یا سنتهای رومن جاری در شهرهای رومن منطقه شمال آفریقا بوده است را پاسخ میدهد.
http://www.jaco-sj.com/article_50771_c0d17afee63381527ff855ba8bb2e3fb.pdf
2017-03-21
3
12
زیرساخت آبی
منظر شهری
چشمههای آب
مراکش
آیدا
آل هاشمی
1
دکتری معماری گرایش منظر، پژوهشکده نظر
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
زیباییشناسی گلدان در مراکش
تکرار یک عنصر در هر فرهنگ میتواند ضمن الگوسازی، هویتبخش و حامل معنا باشد که درک آن توسط مخاطب تفسیری زیباشناسانه از سلیقه فرهنگی را به دست میدهد. با این تعریف به نظر میرسد تکرار عنصر شهری گلدان و قابکردن عناصر طبیعی آب و درخت در فضای عمومی شهرهای مراکش توسط آن، از نکات بارز سلیقهٔ فرهنگی این کشور به شمار میرود. علاوه بر این نوع برخورد متولیان، چه نهادهای دولتی و چه اقدامات شهروندان، حاکی از اعمال سلیقههایی است که گلدان را از مبلمان شهری وارد حوزه هنر عمومی و شهری ساخته است. این مقاله به دنبال پاسخگویی به بومشناسی گلدان ــ به معنای کشف خاستگاه ــ ردپای حضور آن را تا هنر رومنها دنبال میکند و چنین میپندارد که حضور بارز این عنصر احتمالاً ریشه در گلدانهای «درخت زندگی» و «چشمهٔ زندگی» در فرهنگ رومنی دارد که تا امروز نیز در قالب گلدان، حوض و آبخوری در سرزمینهای تابعهٔ امپراتوری روم به چشم میخورد.با فرض اینکه گلدان بهمثابه قاب و حاشیه، وظیفه تزئین یک متن را بر عهده دارد مقاله در پاسخ به معناشناسی گلدان در فرهنگ رومی و بهتبع آن در فرهنگ امروزین مراکش چنین نتیجه میگیرد که بهرغم حضور عناصر طبیعی آب و درخت در گلدان، رویکردی طبیعتگرا بر آن حاکم نیست زیرا به نظر میرسد گلدان به معنای تزئین از خود متن ــ عناصر طبیعی ــ فراتر رفته و حتی جایگزین آن شدهاست. چنین رویکردی میتواند تداعیگر نوعی تزئینگرایی نیز باشد.این مقاله از نوع اکتشافی بوده و اساس آن بر پایه مشاهدات میدانی شکل گرفتهاست. انتخاب نمونههای موردی بر اساس کشف عنصر تکرارشونده منتج از تجربه و تحلیل 8 شهر و قصبه در کشور مراکش بهعنوان جامعهٔ آماری مورد بازدید بوده است.
http://www.jaco-sj.com/article_50775_7ec5e878c57f5c8d61e2ebe4aeb89e50.pdf
2017-03-21
13
22
گلدان
قاب
عناصر طبیعی
تزئین
رومن
مراکش
پدیده
عادلوند
padideh_adelvand@yahoo.com
1
پژوهشگر دکتری پژوهش هنر، پژوهشکده نظر
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بازتعریف گردشگری بر مبنای باززندهسازی حیات بومی در بافت تاریخی
سفر به عنوان یکی از بهترین راهکارها برای تحول درونی در فرهنگهای مختلف بشر دارای جایگاه ویژهای است. از آنجا که ارتباط مسافر و مقصد لازمه مسافرتی مطلوب است؛ ایجاد شرایط لازم برای شناخت حیات بومی اصیل مقصد از وظایف مداخلهگران در بافتهای تاریخی محسوب میشود. عموم بافتهای تاریخی که در کشور مراکش دارای زندگی فعال است؛ در حیات خویش وابسته به صنعت گردشگری است. با حضور توریست در بافت نه تنها کاربریهای جاری در زندگی عادی و بومی بافت به نفع خواستههای توریستها تغییرات بنیادی پیدا میکند، بلکه اخلاق و عادات مردم ساکن در بافت نیز توریستپسند میشود. به همین دلیل شخص حاضر در بافت برای درک لایههای اصیل حیات بومی، باید لایههای مختلفی از حیات مصنوعی را کنار بزند. هدف این مقاله ارائه راهکارهایی جهت تقارب گردشگری به حفاظت از حیات اصیل جاری در بافت تاریخی است. روش دستیابی به مدارک، مطالعه میدانی و در تحلیل دادهها از روش تحلیلی-توصیفی استفاده شدهاست. از جمله مهمترین راهکارهای احیا میتوان به تجمیع خانههای متروک در عمق بافت، به جای تجمیع بناهای در معرض دسترسی گذرهای اصلی اشاره کرد.
http://www.jaco-sj.com/article_50776_0c738fb03253707a1ac8bd4457dd1372.pdf
2017-03-21
23
36
گردشگری
حیات اصیل بومی
رفتارهای توریستپسند
فاس
تجمیع
سجاد
موذن
1
پژوهشگر دکتری مرمت بنا، دانشگاه هنر اصفهان
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقولهبندی مؤلفههای سازماندهنده به تهرنگ مساجد سنتی مراکش
مروری بر تجارب طراحی و ساخت مساجد در پهنه کشورهای اسلامی نشان میدهد که حتی در عناصر تقریباً مشترک مانند حیاطهای مرکزی، تفاوتهای جدی و بنیادین وجود دارد. شاید مرور تصاویر بتواند تمایز و تشابه آرایهها را بازنمایی کند، اما آنچه باعث تفاوت در گونههای معماری میشود، تهرنگی است که به تمام این تمایزات ظاهری صورت بخشیدهاست. مساجد مراکش برای مخاطب ایرانی از آن نظر قابل توجه به نظر میرسد که بدون نشانههایی چون گلدستههای جفت و ایوانهای عمیق، تنها با شبستانی در کنار یک مناره مکعبیشکل، توانستهاند الگویی پایدار و پذیرفته شده در تجربه خلق فضاهای عبادی اسلامی به شمار آید. از این نظر توجه به تمایزات تهرنگ این مساجد میتواند وضعیتهایی را تبیین کند که بستر بروز و یا گاهی تحت تأثیر این عناصر ظاهری متمایز خلق شدهاست. از این رو در این مقاله تنها به بررسی مؤلفههایی میپردازیم که به ساختار کلی مسجد شکل دادهاند و رجوع به اجزاء نیز تنها با هدف شناخت این کل صورت گرفته و بررسی موضوعی اجزا در دستور کار نیست. از این رو با بررسی ساختار هندسی تهرنگ، نحوه مواجه مسجد با بافت شهری، جانمایی منارهها و رابطه صحنها و شبستانها به این کلیت تعین میبخشیم.
http://www.jaco-sj.com/article_50777_071c8e35e1118a38f6e8ba06665e60b5.pdf
2017-03-21
37
44
مسجد
تهرنگ
مراکش
قبله
مناره
محسن
اکبرزاده
1
پژوهشگر دکتری معماری، دانشگاه هنر اصفهان
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
منظر پسااستعماری؟ ارزیابی عوامل مؤثر بر الگوی منظر کسبوکار بومی مراکش؛ مطالعه نمونه : میدان جماعالفناء
منظر کسبوکار بومی مراکش شامل عرصهای از منظر است که بیشترین نمود فعالیتهای اجتماعی روزمره مردم این سرزمین را در خود دارد. منظر کسبوکار به دلیل همین روزمرگی، بیشترین نزدیکی را به فرهنگ بومی دارا بوده و در عین حال تابع متغیرهای گوناگونی است که موجب تمایز این منظر در مقیاس درونفرهنگی میشود. این نوشتار با هدف شناخت بخشی از فرهنگ بومی سرزمین مراکش، در جستجوی مهمترین عوامل تأثیرگذار در شکلگیری الگوی کنونی منظر کسبوکار بومی مراکش است. این فرایند در دو بخش مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانهای صورت گرفتهاست. مرحله نخست به کشف مسئله و مرحله دوم به حل آن اختصاص دارد. در بخش میدانی با بررسی مدینههای مراکش بهعنوان مکان بروز منظر کسبوکار بومی، دو میدان الهدیم مکناس و جماعالفناء مراکش بهعنوان دو نمونه شاخص کانونیِ این منظر انتخاب شدهاست. با مقایسه این دو، فرضیه تأثیر گردشگری بهعنوان یک متغیر اصلی در الگوی منظر کسبوکار مدینه مطرح میشود. در این بخش وضع منظر میدان جماعالفناء بهعنوان شاهد فرض معرفی میشود. این فرضیه در بخش دوم به چالش کشیده میشود.در بخش مطالعات کتابخانهای، با رویکرد بررسی تاریخیِ شکلگیری منظر کسبوکار جماعالفناء، دو دوره گذار تاریخی شناسایی شده که دوره نخست به حفاظت کالبدی منظر میدان و دوره دوم به حفاظت فرهنگ شفاهی (مشخصاً کسبوکار بومی و تاریخی میدان) منجر شدهاست. در هر دو دوران نقش عوامل خارجی بسیار شاخص است. در نهایت با رد نسبی فرضیه، ثابت میشود که دوام منظرین میدان هرچند به عوامل «بیگانه» وابسته بوده؛ اما این بیگانه، نه گردشگر بلکه مقیم مراکش بودهاست. بهعنوان نتیجه، مقاله این نظریه را مطرح میکند که منظر کسبوکار میدان جماعالفناء، نه منظر گردشگری بلکه منظری با ظاهر پسااستعماری، اما عمیقاً استعمارزده است؛ زیرا خودآگاهیِ بومی در به وجود آمدن آن نقش چندانی نداشتهاست.
http://www.jaco-sj.com/article_50778_cf076b2c716cd73202b1ef0cbf135600.pdf
2017-03-21
45
54
منظر کسبوکار بومی
میراثشفاهی
منظر پسااستعماری
میدان جامع الفناء
میدان الهدیم
سمانه
رحمدل
samaneh_rahmdel@yahoo.com
1
کارشناس ارشد معماری منظر. دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
خوانشی تطبیقی ریشههای برخی الگوهای تزئیناتی در معماری سنتی مراکش
تزئینات یکی از شاخصترین مؤلفههایی است که معماری سنتی مراکش با آن شناخته میشود و با توجه به اینکه نشانهشناسی جریانات تأثیرگذار در حوزه تزئینات با روایی بیشتری نیز انجام میپذیرد، پرداختن به ریشهشناسی الگوهای تزئیناتی میتواند بازنمایی صحیحتری از ریشههای کلیت معماری مراکش را رقم بزند. مبتنی بر بررسیهای میدانی صورت گرفته، سه حوزه تأثیرگذاری زیباییشناسی رومی، بربر و اسلامی به الگوهایی تزیینی دیواری در معماری مراکش شکل دادهاست. برهمنهی الگوهای رنگین بربری و هندسه نقوش اسلامی و نشانه ریسمانی بربری که بعدتر جایگزین نقش کلید قوس رومی در این گونه تزیینات میشود، بهرهگیری از طرحوارههای صدفی در مقیاسهای مختلف و افزونههای رنگین نقوش هندسه اسلامی از این جملهاند. در این مقاله با معرفی ریشههای خالص این نقوش در نمونههای خالصتر مراکشی و سپس توضیح و تحلیل موارد اولیه تلفیقی و پس از آن نمونههای مرکب پیش رفته، سیر تحول این نقوش تبیین میشود. یافتهها دلالت بر ترکیبهای دوتایی و سهتایی از این ریشهها دارد.
http://www.jaco-sj.com/article_50779_bb158aa6089d3841e835174ffa3df872.pdf
2017-03-21
55
62
تزئینات معماری
روم
بربر
هنر اسلامی
مراکش
نشانهشناسی
مژگان
مختاری
1
دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، دانشگاه آزاد نیشابور
LEAD_AUTHOR